علیرضا رجایی
رحم های اجاره ای
با گسترش ناباروری در میان زوج های جوان در جوامع و لزوم حل این مشکل، در ساية پيشرفتهاي عظيم علمي استفاده از مادر ميانجي يا رحم اجاره ای امكانپذير گرديده است که یک زن موافقت می کند باردار شود تا فرزند دیگران را پرورش دهد. یک طرف این ماجرا به گشودن گره از زندگی زن و شوهری منجر میشود که سالهاست در حسرت پدر و مادر شدن ماندهاند و در سمت دیگر فقر پای زنی دیگر را به ماجرا باز میکند که برای برطرف کردن نیاز مالی قبول میکند جنین زن و شوهر دیگری را در رحم خود پرورش دهد. عموما اهداکنندگان رحم زنانی هستند که از حاشیه نشینان شهرها هستند و عمدتا قربانیان این داستان اکثرا از طبقه محروم و فرودست هستند و رنجی را متحمل میشوند؛ برای آنکه بتوانند پول به دست آورند.
در بررسي رويكرد اخلاقي موضوع، برخي معتقدند كه اين روش میتواند آسیب جدی به کرامت انسانی جنین و جایگاه مادر وارد نماید و تقدس ازدواج و خانواده را از بین ببرد و توالد بدون عشق و احساس را در عصری که افزایش جمعیت جزو مشکلات جدی جوامع است بیشتر نماید.
در این پروژه، تعدادی از زنانی که رحم اجاره ای بودن را تجربه کردهاند داستان و اثرات این تصمیم را در زندگی خود را بازگو میکنند. از آنجا که تصمیمات آنها اغلب با دشواری همراه بوده است و ترس از علنی کردن این کار خود را داشته اند، در این داستان نمیخواستند صورتشان را نشان دهند و اسامی آنها تغییر کردهاست.