مریم آل مومن دهکردی
دانیال ۱۳ساله از اهالی دره شیخ عالی بازفت و چوپان است. او مدتی ست دچار ضعف و بی حالی شده، مادرش او را پیش یکی از زنان درمانگر محلی می برد. طبیب تشخیص می دهد که او یرقان یا زردی دارد. در قوم بختیاری طبیب هایی وجود دارد که اعتقاد دارند خداوند به آنها علم طبابت توسط اجنه اعطا کرده است و این علم از مادر به دختر می رسد که به ” رگ خدایی” معروف است.
آنها روز دوشنبه یا چهارشنبه با یک حیوان حلال گوشت نر مثل بز، گوسفند یا خروس برای درمان پیش طبیب می روند.
مادر و چوپان نوجوان با خروسی در دست راهی خانه ی طبیب می شوند. بی بی ماه یک زن درمانگر یا طبیب محلی است که رگ خدایی را از مادرش به ارث برده است. اول بیمار را روی برگ درخت مورت می نشاند؛ و پشت گوشش را تیغ می زند تا خون جاری شود. روی زخم ها فلفل سیاه می ریزد و با یک میله فلفل روی زخم را داخل چشم دانیال می کند. در آخر خروس توسط طبیب و یک مرد روی سر دانیال ذبح می شود، بصورتی که خون خروس مستقیم روی سر بیمار ریخته شود. خون گرم و جهنده باعث خروج زردی از بدن چوپان بیمار می شود.